
هوش کسب و کار (Business Intelligence) که به اختصار BI خوانده می شود، به فرآیند تبدیل داده های خام به اطلاعات کسب و کار و مدیریتی گفته می شود که به مدیران سازمان کمک می کند تا تصمیمات خود را سریعتر و بهتر اتخاذ کنند و بر اساس اطلاعات صحیح، عملکرد درست و سنجیده ای از خود نشان دهند. در حقیقت هوش سازمانی یعنی «داشتن دانشی فراگیر از همه عواملی که بر سازمان موثر است.» مانند مشتریان (جامعه و مخاطبین، اربابرجوع و غیره) رقبا، محیط اقتصادی، عملیات و فرآیندهای سازمانی (مالی، فروش، تولید، منابع انسانی و غیره) که تاثیر زیادی بر کیفیت تصمیمات مدیریتی در سازمان میگذارد
از ديدگاه علمي سازمانها براي پياده سازي هوشمندي کسب وکار (BI) نياز به پيش نيازهايي دارند که بدون اين پيش نياز ها، سرمايه گذاري در BI بازدهي براي آنها نخواهد داشت. مهمترين پيش نياز ها به زبان ساده بصورت زير است :
- همراستایی استراتزیک در سازمان
- شفافیت
- هماهنگی بخش فناوری اطلاعات با بقیه سازمان
- فرهنگ استفاده از اطلاعات
- فرهنگ مهندسی تصمیم گیری
در زمینه هوش تجاری یکی از عناوین مهم و قابل توجه بحث داشبوردهای مدیریت می باشد. اطلاعات وقتي قابل فهم ترهستند که به شکل قابل فهم تري بيان شوند. مثلا يک نقشه رنگي اطلاعاتي را در کمترين زمان به مدیر مربوطه انتقال می دهد در صورتی که در حالت معمول بايد زمان زيادي را جهت توضيح يک نمودار و يا يک جدول صرف نمود .
نمونه ابزارهایی که برای راهحلهای هوش سازمانی به روش سنتی در جهان وجود دارد، بر اساس تکنولوژی به نام OLAP یا همان (On-Line Analytical Processing) ساخته شده است. بطور کلOLAP از مکعبهایی در مجموعهای با ابعاد کوچک که در داخل آن دادههایی انتخاب شدهاند استفاده میکند، ارتباطات بین ابعاد از قبل تعریف شده و همه ابعاد ممکن (یا جوابها) از قبل محاسبه و پیشبینی شده است. هنگامی که یک مکعب ایجاد میشود، یک واسط کاربر نهایی (User Interface) برای یک فرد واقعی پیادهسازی شده که تعامل با جوابهای داخل مکعب داشته باشد.
در یک دهه گذشته بسیاری از سازمانها سرمایهگذاریهای بسیاری روی تکنولوژی اطلاعات اعم از نرمافزار و سختافزار انجام دادهاند. در اقتصاد امروزه که هزینهها باید کاهش یابد، سازمانها و شرکتها از خود میپرسند: «چه مقدار تا کنون برای تکنولوژی سرمایهگذاری کردهایم؟» و اینکه «از این سرمایهگذاری چه سودی بردهایم؟» امروزه در کشورهای پیشرو و توسعه یافته سرمایهگذاری در BI در حال افزایش است. در شرایط فعلی در پاسخ به نیاز مدیران شرکتها و سازمانها، ضرورت ایجاد یک پلاتفرم هوش سازمانی وجود دارد. این سازمانها و شرکتها با استفاده از نرمافزارهای طراحی شده بر پایه BI میتوانند اثربخشی استفاده از ساختارهای اطلاعاتی موجود را در راستای اهداف خود افزایش دهند و اطلاعات از حالت عملیاتی و محدود شدن به استفاده در لایههای اجرایی سازمان برای استفاده مدیران سازمان توسعه یابند. این ابزارها میتوانند برای همه اطلاعات و دادههای تولید شده در سازمان مورد بهرهبرداری قرار گیرند.
[thrive_leads id='1265']